نقش هوش تجاری در کمک به درک نیازهای مشتریان سازمان

در هر صنعتی که به مصرف‌کننده مرتبط است، ضرورت دارد که آمار و ارقام به روز باشد و در هر زمانی که مصرف‌کننده به آن نیازمند بود، در دسترس وی قرار گیرد.
در اولویت قرار دادن این اعداد، به سازمان اجازه می‌دهد که روندهای بازار را دنبال کند و آسان‌تر پاسخگوی تقاضای مشتریان خود باشد.
دنبال کردن فروش، تعیین بودجه مخارج و دنبال کردن بازده سرمایه‌گذاری در زمان حاضر هرگز آسان نبوده است.

استفاده از یک برنامه‌ هوش تجاری مرتبط با مصرف‌کننده، یکی از بهترین راه‌ها برای مدیریت تمامی کلان داده‌ها (big data) است که کسب‌وکار سازمان به طور روزمره نیازمند آن است.
هنگامی که سازمان کنترل تمام آمارهای خود را به دست بگیرد، آمادگی بیش‌تری برای درک مصرف‌کنندگان خود یافته و پاسخ‌گوی تقاضای آن‌ها خواهدبود.

پاسخ‌گویی به تقاضای مصرف‌کننده
پاسخ گفتن به تقاضای مصرف‌کننده، کلید موفقیت در هر بازار با محوریت مصرف‌کننده است.
از آنجایی که تقاضای مصرف‌کنندگان ممکن است روز به روز یا حتی ساعت به ساعت تغییر کند برای سازمان مهم است که داده‌های خود را در لحظه تحلیل نماید.
استفاده از یک برنامه‌ نرم‌افزاری هوش تجاری، یکی از روش‌های پیشرفته‌ موجود در بازار برای دنبال کردن بلادرنگ ارقام سازمان است.
این بدان معنی است که سازمان همواره به اطلاعاتی دسترسی خواهد داشت که قوانین بازی را تغییر می‌دهد.
پایش و پاسخگویی به روندهای مصرف‌کننده اولین قدمی است که می‌توان در دنبال کردن مشتریان وفاداری که به کسب‌وکار سازمان متکی هستند، برداشته شود.

دنبال کردن فروش، مخارج و بازده سرمایه‌گذاری در یک مکان
مدیریت یک کسب‌وکار می‌تواند دشوار باشد و یافتن روابط مهم میان تمام اطلاعات ثبت شده می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.
مدیریت فروش، مخارج و سرمایه‌گذاری‌ها در یک مکان می‌تواند کار را ساده‌تر کند.
همچنان‌که پیوندهای مهمی میان ثبت‌های مخارج و درآمدهای کسب‌وکار ایجاد می‌گردد، سازمان قادر خواهد بود که جریان نقدینگی خود را به وضوح، دنبال و مشخص نماید که منابع مالی سازمان در کجا به طور بهینه مورد استفاده قرار می‌گیرند.

افزایش کارایی عملیات
در تلاش برای افزایش کارایی شرکت، به چیزی بیش از رویه‌های ساده مدیریت زمان و کاهش بودجه نیاز است.
با استفاده از یک برنامه هوش تجاری، سازمان قادر خواهد بود از تمام داده‌های جمع‌آوری شده به سرعت گزارش تهیه کند تا مشخص شود کدام رویه‌ها کارایی ندارند.
به عنوان نمونه اگر بخواهد هزینه‌های حمل‌ونقل را پایین بیاورد یا نیروی فروش بیش‌تری استخدام نماید، اطلاعات گرافیکی یک برنامه‌ هوش تجاری -که به آسانی تهیه می‌شوند- می‌تواند تمام اطلاعات موردنیاز را در اختیار قرار دهند تا کار به نحو احسن انجام پذیرد. استفاده از هوش تجاری برای ایجاد کارایی می‌تواند:
       -سودآوری را افزایش دهد
       -رویه‌های تجاری و مخارج بی‌فایده یا غیرضروری را مشخص نماید
       -تصویری واضح از آنچه نیاز به پیاده‌سازی دارد را ترسیم کند

یکپارچه‌سازی اطلاعات به صورت قابل کنترل
شرکت‌ها روزانه اطلاعات، آمار و داده‌های بسیاری را جمع‌آوری می‌کنند؛ اما اگر این اطلاعات به طور یکپارچه به کار گرفته و استفاده نشوند، قطعاً مهم نخواهند بود.
امروزه بسیاری از صنایع مرتبط با مصرف‌کننده، برای ایجاد ارقام معنی‌داری که به طور روزانه در سبک مدیریتی آنها تغییر ایجاد می‌کند، به نرم افزارهای هوش تجاری خود متکی هستند.
یکپارچه‌سازی حقایق مهم در یک‌جا به سازمان این امکان را می‌دهد که پاسخ‌گوی تمام عرضه و تقاضایی باشد که روزانه با آنها روبروست.
سازمان با دنبال کردن روندهای بازار، مخارج شرکت، هزینه‌های تأمین منابع و تقاضاهای مشتری، در پاسخ‌گویی به نیازهای مشتریان خود بهتر تجهیز می‌شود و محصولات و خدماتی در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد که شایسته‌ آن هستند.
ایجاد وفاداری در مشتریان، با پیدا کردن درک بهتر از داده‌های شرکت و به کارگیری آن‌ها برای درک مشتریان آغاز می‌گردد.

منبع: پایگاه دانش BPM رایورز

منبع : ایتنا