این خبر کذب در مورد اینستاگرام برآیند آرزوهای ماست یا تخیلات ما؟

 

حمله ایرانیان به اینستاگرام رجب طیب اردوغان پس از کودتای ترکیه، تازه‌ترین نمونه از فرهنگ مذموم اینترنتی برخی از ما ایرانیان (چه بسا تعداد زیادی از ما) بود؛ اما آن گونه که به نظر می‌رسد، آخرین نمونه نخواهد بود و بعد از این هم شاهد یک چنین ماجراهای اسفناکی که عملا بازی با آبروی ملیت ایرانی در وسعتی جهانی است، خواهیم بود. با وجود این، آیا این خبر کذب در مورد اینستاگرام را باید به حساب آرزو گذاشت یا در زمره تخیلات ایرانی طبقه بندی کرد؟

به گزارش ایتنا از تابناک، روز گذشته انتشار خبری در مورد قابلیت جدیدی در شبکه اجتماعی اینستاگرام منجر به آن شد که بسیاری از کاربران اینترنت و از جمله کاربران شبکه اجتماعی توییتر با شوق فراوان اقدام به باز نشر آن کنند.

خبر کوتاه و ساده بود: اینستاگرام سرویس جدیدی ارائه کرده که بنا بر آن جلوی انتشار کامنت‌های حاوی کلمات رکیک و بی‌ادبانه گرفته می‌شود.

بر این اساس، اظهار شده بود که اینستاگرام با انتشار بیانیه رسمی اعلام کرد، در راستای پاک‌سازی کامنت‌ها و نظرات مشترکان خود، جلوی انتشار هر گونه ناسزا و عبارت بی‌ادبانه را می‌گیرد.
ابزار جدید به پلتفرم اینستاگرام امکان می‌دهد کامنت‌های ارسالی از طرف کاربران را مانیتور و آن دسته از عباراتی را که حاوی الفاظ زشت می‌شوند مسدود کند تا برای دیگران قابل خواندن نباشند.

این خبر‌‌ همان گونه که گفته شد، به سرعت هرچه تمام‌تر در بسیاری از خبرگزاری‌ها و وب‌سایت‌های خبری داخلی و همچنین بر روی شبکه‌های اجتماعی باز نشر و به اشتراک گذاشته شد.

این موضوع می‌توانست برای بسیاری از ما خبری خوشایند و خوشحال کننده باشد که از قبل آن دیگر شاهد ریختن آبروی ملت ایران و معرفی ایرانیان به عنوان مردمی بی‌ادب و بی‌ملاحظه و کژ رفتار در فضای مجازی و آنلاین نباشیم؛ اما افسوس که این خبر آن گونه که پیداست، کذب است و دلایل غیر واقعی بودن آن نیز مشخص است.

نکته اول در مورد این خبر آن است که منبع دقیق خبر مشخص نیست. وب سایت خبری که برای اولین بار این خبر را منتشر کرده، یکی از وب سایت‌های حوزه فناوری و آی سی تی است و هرچند در متن خبر خود ذکر کرده که این موضوع در بیانیه‌ای از سوی شبکه اجتماعی اینستاگرام آمده، اما منبع اصلی خبر به هیچ وجه نیامده است. سایر وب سایت‌های خبری و خبرگزاری‌ها نیز این خبر را به نقل از همین وب‌سایت خبری باز نشر کرده‌اند.

از سوی دیگر، شبکه اینستاگرام زیر مجموعه‌ای از شرکت فیسبوک بوده که در سال ۲۰۱۲ این شرکت به رقم یک میلیارد دلار اینستاگرام را خریداری کرده است. در نتیجه اگر قرار بر سیاست گذاری برای این شبکه اجتماعی باشد، این شرکت فیسبوک است که باید در این مورد اطلاع رسانی کرده و بیانیه صادر کند.

موضوع بعدی آن است که حتی خود فیسبوک از چنین سیاستی برای کامنت گذاری در شبکه اجتماعی فیسبوک استفاده نمی‌کند، زیرا صرف نظر از مشکلات فنی رصد کامنت‌ها به شکل Real-Time این موضوع از نظر سیاست گذاران و مقامات فیسبوک مغایرت کامل با اصل آزادی بیان دارد.

همین موضوع منجر به آن شده که بار‌ها شرکت فیسبوک به دلیل انتشار محتوای افراطی و تروریستی روانه دادگاه‌های مختلف شود – نمونه اخیر شکایت تعدادی از صهیونیست‌ها از این شرکت است.

در نتیجه بسیار دور از ذهن است، در حالی که خود شبکه اجتماعی فیسبوک از این گونه سیاست گذاری‌ها حمایت نمی‌کند، برای شبکه اجتماعی اینستاگرام ـ که به لحاظ عملی و محتوایی دامنه‌ای بسیار محدود‌تر از فیسبوک دارد ـ شاهد یک چنین خط مشی باشیم.

از سوی دیگر، اگر قرار بر اضافه شدن امکانی جدید به هر شبکه اجتماعی باشد، شرکت‌های فناوری معمولا برای اعلام این امکانات بیانیه صادر نمی‌کنند! در واقع کاربرد بیانیه برای این شرکت‌ها متفاوت از موضوعی است که اکنون در رسانه‌های داخلی ما مطرح شده است. امکانات جدید از سوی این شبکه‌ها و شرکت‌ها در واقع از طریق بروزرسانی‌ها و در قالب توضیحات بروزرسانی‌های نرم‌افزاری اعلام شده و تشریح می‌شوند.


با همه این تفاسیر، از ابتدا نیز موضوع صدور بیانیه از سوی اینستاگرام در خصوص سانسور شدن بی‌ادبی‌ها در این شبکه اجتماعی موضوعی مشکوک بود. در همین حال، اگر چنین بیانیه‌ای صادر شده باشد، باید جایی در اینترنت ردی از آن مانده باشد، در صورتی که هرگونه جستجو برای این موضوع – یا اساسا انتشار خبری در مورد اینستاگرام ظرف یک ماه گذشته در این باب – با شکست مواجه می‌شود.

پس این خبر از کجا آمده است؟
شاید باید ریشه‌های انتشار این خبر را در تخیلات یا آرزوی‌های برخی از ما ایرانیان دنبال کرد. اتفاقاتی که از ماجرای حمله به پپسی شروع شد و با حمله به لیونل مسی به اوج خود رسید، بر خلاف انتظار ما نه تنها متوقف نشد ـ هرچند بار‌ها نکوهش شد ـ بلکه ابعاد تازه‌تری را نیز به خود می‌گیرد و پای ماجرا اکنون به سیاستمداران نیز کشیده شده است.

این موضوع حتی مربوط به حملات بی‌ادبانه به شهروندان غیر ایرانی هم نیست و خوب که نگاه کنیم دار و دسته‌های اینستاگرامی بسیاری از شخصیت‌ها و چهره‌ها در کشور نیز یک چنین رویه مذمومی را در قبال یکدیگر دارند. از «تتلیتی»‌ها گرفته تا «سحریا» و به تازگی «ارتش بهنوشی» که طرفداران شخصیت‌ها و سلبریتی‌های ایرانی را شامل می‌شوند، بدون هیچ شکی برآیند همین لشکرکشی‌های مجازی است که دامنه عملیات‌های آن‌ها به اردوغان هم می‌رسد.

در جایی که فالور‌ها و طرفداران سلبریتی شکل و شمایل نمادین گونه‌ای از ارتش ابتدایی سایبری را برای شخصیت‌های محبوب خود پیدا می‌کنند، تعجبی ندارد که همین رویه در شکل خودجوش ـ اما با منطقی یکسان ـ حملات مبتنی بر فحاشی و تمسخر را در مورد شهروندان و شخصیت‌های خارجی شاهد باشیم.


البته این به معنی آن نیست که همه طرفداران شخصیت‌ها و چهره‌های داخلی و همه «سحریا» و «بهنوشی‌ها» جزو بی‌ادبان و بی‌فرهنگان سایبری ایران هستند. مسأله این است که اردوکشی و لشکرکشی مجازی، به یک ناهنجاری و انحراف اساسی در فرهنگ اینترنتی ایرانیان تبدیل شده و نه تنها رو به کاهش نیست، بلکه در حال نهادینه و تشویق شدن نیز هست.

بازگردیم به موضوع خبر. به نظر می‌رسد، انتشار این خبر مبنی بر امکان جدید در اینستاگرام یا ناشی از آرزوهای ماست یا برآمده از تخیلات ما. در حالی که هنوز هیچ کس، نه خود کاربران و نه مسئولان نمی‌تواند به درستی ماهیت رفتارهای عجیب برخی از کاربران اینترنتی را برای فحاشی و بی‌ادبی در شبکه‌های اجتماعی تشریح کنند – شاید این موضوع باب مفصلی برای پژوهش در روان‌شناسی اجتماعی ما ایرانیان در فضای آنلاین باشد – آرزو یا تخیل آنکه در ‌‌نهایت زمانی ابزار انجام این گونه رفتار‌ها به کلی از میان برود، تبدیل به بخشی از ناخودآگاه جمعی آن دسته از ایرانیان شده که از تبعات فرهنگی و حیثیتی این چنین رفتارهایی با خبر و هراسان هستند.

آرزو یا تخیلی که به نظر چندان هم شدنی و در دسترس نیست، زیرا اساسا این گونه کاربردهایی که تعدادی از کاربران ایرانی از شبکه‌های اجتماعی طلب می‌کنند، به کلی در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست و تنها به عنوان استثنا به آن نگاه می‌شود. اما در مورد ملت ایرانی تبدیل به یک قاعده شده است.

شاید زمانی برسد که اینستاگرام و توییتر و فیسبوک و مانند آن برای جلوگیری از بی‌ادبی‌ها و بی‌نزاکتی‌های ایرانی‌ها فکری بکنند و راه چاره‌ای بیندیشند؛ آن هم در جایی که ما و مسئولان ما خود از چاره اندیشی برای این مسئله غامض و بغرنج عاجز و ناتوان هستیم؛ اما آن روز بدون شک روزی است که دیگر حیثیت و آبرویی در فضای آنلاین برای ایران و ایرانی نمانده است؛ مسئله‌ای که هم اکنون نیز شاید صادق باشد.

منبع: تابناک

 

منبع : ایتنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خدمات پس از فروش