اخبار فناوری اطلاعات
سیاهچاله هاوکینگ و حفره امنیتی آیفون
سیاهچاله، آن طور که فیزیک نظری میگوید، “جایی است در فضا” که همه را چیز را به درون خود می کشد و میبلعد. حتی نور هم از آن گریزی ندارد و در دام سیاهچاله میافتد. سیاهچالهها نامرئی هستند و نمیتوان آنها را مستقیما دید اما ما میدانیم که وجود دارند. سیاهچاله آن قدر بر پیرامونش تاثیر میگذارد که ما میتوانیم بفهمیم که وجود دارد.
به گزارش ایتنا از ایران، هرچند که هاوکینگ کیهانشناس بریتانیایی این نظریه را مطرح کرد که از سیاهچاله هم پرتوهایی به بیرون ساطع میشود. نظریهای که به تازگی شواهدی در تایید آن در آزمایشگاه به دست آمد. اما نه جایی در فضا، در همین کره زمین و در زندگی روزمره ما هم سیاهچالههایی وجود دارند، هر چند ما آنها را نمیبینیم و چیزی از آنها به بیرون تراوش نمیکند، اما گاهی خبردار میشویم که هستند.
در جنگ اطلاعات، باید تا میتوان اطلاعات جمع کرد و تا میتوان از انتشار آن جلوگیری کرد. شرکتهای عظیمی مثل گوگل و فیسبوک چه قدر درباره ما میدانند؟ آنها میدانند ما به چه سایتهایی سر میزنیم، به چه چیزهایی علاقه داریم، چه میخوریم یا چه میپوشیم، کجا برای مسافرت میرویم و با چه کسانی معاشرت میکنیم.
آنها الگوهای رفتاری ما را شناسایی کرده و از آنها به نفع خود استفاده میکنند. اما ما کاربران از این حجم اطلاعات که خود تولید کردهایم، هیچ نمیدانیم. فقط گاهی از تبلیغاتی که سر راهمان در اینترنت ظاهر میشوند میتوانیم حدس بزنیم که انگار کسی ما را زیر نظر داشته است.
نهادهای امنیتی هم که بعد از ۱۱ سپتامبر هر چه بیشتر و با تمام قوا در جنگ سایبری درگیرند، مثل سیاهچاله اطلاعات را میبلعند و سعی میکنند چیزی بروز ندهند. اما گاهی مثل شهابی که لحظهای بر آسمان خط میاندازد نوری به بیرون میتراود و لحظهای بعد باز همان تاریکی است و فراموشی.
ما میدانیم که این دنیای پوشیده از چشم وجود دارد، آن را نمیبینیم. در عین حال میبینیم که چگونه بر دنیای پیرامون خود تاثیر میگذارد، و با اینکه میدانیم همه چیز را جذب میکند اما چیزی از آن بیرون نمیآید، گاهی نیز همانطور که برکنستاین-هاوکینگ پیشبینی کردند در لبه سیاهچاله، در مرز نیستی و فراموشی، گاهی پرتوی از اطلاعات از گرانش سیاهچاله میگریزد.
هویت مجازی، هویت واقعی
ما دائم به اینترنت متصل هستیم، هر چه بیشتر و بیشتر زندگیمان در اینترنت یا به اصلاح دنیای مجازی میگذرد. یا در شبکههای اجتماعی در گشت و گذاریم، یا در اینترنت فیلم میبینیم یا موسیقی میشنویم، چت میکنیم، قبضمان را میپردازیم و با تلفن حرف میزنیم.
هویت تازهای شکل گرفته است. هویت مجازی، همان خود ما در دنیای مجازی. اینکه ما در دنیای واقعی و دنیای مجازی چقدر شبیه هستیم یا متفاوت، یا اینکه کدامیک بر دیگری غلبه دارد، سوالی است که هر فرد خود میتواند به آن پاسخ دهد، اما برای آنها که میخواهند ما شهروندان را زیر نظر داشته باشند، ما هر چه بیشتر همانی هستیم که در دنیای مجازی هستیم.
کارفرماها برای استخدام، فیسبوک و توئیتر و اینستاگرام یا لینکداین متقاضیان را بررسی میکنند. حتی در انتخابات رهبری حزب کارگر در بریتانیا بعضی افراد این روزها به دلیل آنچه در فضای مجازی انجام داده بودند از حق رای محروم شدهاند.
اکنون حتی بحث گذرنامه دیجیتال مطرح است، دولت بریتانیا سیستمی را راه انداخته که میتوان به طریقی ایمن و مطمئن هویت خود را در دنیای محازی تایید و ثابت کرد. استونی سیستمی را راهاندازی کرده که هر کس از هر جای دنیا شهروندی دیجیتال (e-resident) بگیرد.
ما در اینترنت زندگی می کنیم، چه بخواهیم چه نخواهیم. هر آنچه در اینترنت میکنیم ردی قابل پیگیری از خود به جای می گذارد. نظام مستقر هیچگاه در طول تاریخ نتوانسته چنین عمیق و در چنین سطحی در بطن زندگی افراد نفوذ کند.
جنگ سایبری
همه، هر جای دنیا که هستند در دسترسند. تلفن هوشمند و اینترنت کافی است. وقتی تمام زندگی افراد در موبایلشان خلاصه می شود، کار دیگری لازم نیست. لازم نیست برای کسی مراقب بگذارید تا او را همه جا تعقیب کند، اگر میخواهید کسی را در مشت خود بگیرید، موبایلش را به چنگ بیاورید.
از هر چه گفته و نوشته، هر جا که رفته، هر جا که پول داده، هر پیامی که دریافت کرده، هر عکسی که گرفته، با هر کسی که در ارتباط است همه چیز در دسترس شما است. حتی میتوان فهمید در اتاق خوابش چه میگذرد، بیآنکه کسی حتی پا به خانهاش بگذارد، از هزاران کیلومتر آن سوتر، زیر نظر است.
حقوق شهروندی
جنگ یا برای برتری بر “دشمنان” است یا “رقبا”، همیشه هم هزینه آن را شهروندان عادی و مردم معمولی میدهند. هیچ چیز مثل جنگ حقوق انسانی و آزادیهای فردی و حریم شخصی مردم را بیشتر در خطر قرار نمیدهد. آنها که میتوانند هر که را میخواهند زیر نظر بگیرند، فقط به دنبال “دشمنان” یا “رقیبان” نیستند، هر که را که بالقوه عنصر نامطلوب بدانند هم تحت نظر میگیرند. آیا حقوق بشر، آزادیهای فردی و حریم شخصی چقدر در دنیای مجازی به رسمیت شناخته میشود؟
سوالهایی از این دست باعث شد که سازمان ملل در سال ۲۰۱۱ اعلام کند که حقوق بشر شامل اینترنت هم میشود و اخیرا هم اعلام کرد که دولتها و مقامات رسمی نباید ارتباطات اینترنتی را مختل کنند.
تیم برنرز-لی مبتکر اینترنت زمانی از “منشور بزرگ حقوق” آنلاین صحبت کرده بود، قانونی که حقوق بشر و آزادیهای فردی و حریم خصوصی را در اینترنت تضمین کند. تا آن زمان، ما در دنیای مجازی بسیار آسیبپذیریم، مثل هر جنگ دیگری شهروندان عادی، فعالان مدنی و حقوق بشر هدف قرار میگیرند و از آن برای سانسور و سرکوب استفاده میشود. مثل هر جنگ دیگری، قربانیان اصلی شهروندان عادی هستند و حقوق مدنی و انسانی.
گرانش
گرانش عظیم سیاهچاله همه چیز را به کام خود میکشد. در سیاهچالههای اطلاعات، این گرانش را به منابع مالی، فنی، تکنولوژیک، انسانی و ملی میتوان تعبیر کرد. پول و سرمایه انسانی عظیمی به کار گرفته شده تا چنین گرانشی ایجاد شود. ما از آنچه در این دنیای مخفی میگذرد بی اطلاعیم و حقوقمان به رسمیت شناخته نمیشود. آخرین مورد از پرتوهایی که بیرون سیاهچاله تراوش کرد در روزهای گذشته بود که یک وکیل حقوق بشر اماراتی هدف حمله قرار گرفت.
نه یک مقام نظامی، نه یک مقام رسمی، نه یک اسلامگرای تندرو بلکه یک شهروند مدافع آزادیهای مدنی عنصر نامطلوب تلقی شد. نوری به بیرون تابید، شبحی از سیاهچاله هویدا شد و بعد دوباره همه چیز به دنیای تاریکی و فراموشی پیوست.
همانطور که اُمری لاوی یکی از روسای شرکت فناوری امنیتی آن.آس.اُ میگوید این تجارتی “بسیار سودآور” است و به همین دلیل، “آنچه محرمانه است، محرمانه هم باقی خواهد ماند.
منبع : ایتنا